تغییر رشته!

سلام :))

دیشب رفتم پیش مشاورم  گفت نمیخوای بری تجربی؟ :|

گفتم نهههه! من از بچگی کلا تو جو ریاضی بزرگ شدم  اصن نمیخوام پزشک شم

گفت ذهنت واگراس! همه چی دوس داری! پ یه شغل درست حسابی با پرستیژ و درآمد بالا انتخاب کن

راستش ذهنم قلقک خورد یکمی!  چون مغز و چشم دوس داشتم ولی هیچوقت به عنوان تخصص بهش نگاه نکرده بودم

اقا ما از ساعت 8 که برگشتیم خونه تاااااا 4صبح درگیر این بودیم!  داغون شدم از بس تحقیق کردم :|

واسه انتخاب رشته تحقیق نکردم که حالا باید واسه تغییر رشته تحقیق میکردم!

خلاصه فرداش ینی امروز! رفتیم مدرسه و کارنامه درخشانمونو گرفتیم :))))

مشاور مدرسه گفت ریسکش بالاس و از این حرفا

دیگه تصمیممو گرفته بودم که بشینم واسه زیست دوم بخونم و برم تجربی

تا اینکه ساعت 4 دوباره هوس کردم برم تحقیق

راستش اینکه توجیه شده بودم بیشتر واسه درآمدش بود!  البته خب حس کردم میتونم زیست رو هم تحمل کنم! ینی کلا حس بدی به پزشکی نداشتم

خلاصه که ساعت 4 و 5 و اینا که داشتم تحقیق میکردم خوندم که جراحی مغز و اینا واقعا حساسه  من از ریسک نمیترسم، ولی این خریت بود!  چون فهمیدم از جراحی مبترسم :))

دیگه بیخیالش شدمو رفتم دنبال رشته موردعلاقه خودم ینی کامپیوتر 

گور بابای پول و درآمد! من میرم دنبال علاقم :))

اصن نابودم میکنه این کامپیوتر! ♡

.

.

.

.

.

پ.ن1: اگه میخونید نظر هم بزارید! :))) نمیخوام فک کنم واسه در و دیوار مینویسم! :))

.

.

پ.ن2: اینجا شکلک نداره؟ :|